آمده ام اجر آن طلبه را بدهم.!
✳انس با مولا امام زمان علیه السلام
طلبه اى راجع به صدقه دادن براى وجود مقدس امام زمان، مىگفت: شبى از حرم حضرت رضا علیه السلام، به طرف مدرسه مىآمدم، در آن شب براى امام زمانم بسیار دعا کردم و از دوری اش اشک ریختم، در وقت برگشتن از حرم به بازار سرشور رسیدم که فقیرى جلوى مرا گرفت و از من چیزى خواست، هرچه دست در جیب لباسهایم کردم چیزى بجز یک پنج ریالی پیدا نکردم. آن را با آنکه کم بود با شرمندگى به آن فقیر دادم و نیت کردم که این صدقه براى حفظ وجود مقدس امام زمانم باشد.
فرداى آن شب هنگامى که براى حضور در درس به بازار سرشور رسیدم یکى از کسبه که قبلا مرا مىشناخت تا چشمش به من افتاد مرا با صداى بلند صدا زد، وقتى که نزد او رفتم گفت: دیشب چه عملى انجام دادى؟!
گفتم: مگر چه شده است؟
گفت: دیشب در عالم رؤیا دیدم حضرت بقیةالله، ارواحنا فداه، سوار بر اسب سفید رنگى هستند و وارد بازار سرشور شدند و جمعیتى پشت سر آن حضرت در حرکت بودند که فرمودند: آمده ام جزاى فلان طلبه را بدهم (و اسم تو را بردند)! با شنیدن این خبر دلم شکست و متوجه محبت و مهربانى امام زمان(عج) شدم و گفتم دیشب من براى آن حضرت صدقه ناچیزى دادم.
و همچنین سید بن طاووس، رحمةالله علیه، در کتاب «امان الاخطار» در ضمن دعایى که براى صدقه دادن در وقت سفر ذکر مىکند مىنویسد: اَللهُمَ اِنَّ هَذِهِ لَکَ وَ مِنکَ وَ هِىَ صَدَقَةٌ عَن مَولانا المهدی، عجلالله فرجه، وَ صَلِّ عَلَیهِ بَینَ اَسفارِهِ و حَرکاتِه و سَکَناتِه فِى ساعاتِ لََیلِه وَ نَهارِه وَ صَدقَهٌ عَمَّا یَعنِیهِ اَمرَهُ وَ مَالا یَعنیهِ وَ مَا یُضمِنه و ما یُخلِفُه.
خدایا! این (صدقه) از آن تو و براى توست و صدقه اى براى سلامتى مولایمان محمد، عجل الله تعالىفرجه الشریف، مىباشد، و بر او درود بفرست آن هنگام که در سفر است و در تمام حرکتها و استراحت هایش، در تمامى اوقات شب و روزش و صدقه اى است براى هرچه که متعلق به اوست.
یکى از علما مىفرمود: چه در هنگام سفر و چه در هنگام حضر، وقتى که صدقه براى وجود مقدس امام زمان، مىدهید این دعا - دعاى فوق - را بخوانید.