من اگر شاعر شدم تقصیر بانو بوده است...

و شایـد سالــــها بعـد خــــدا به جبــران تمام دردها و ســــکوتهایم پاداشــــی دهد... پاداشــی بنــام تــــــو!

من اگر شاعر شدم تقصیر بانو بوده است...

و شایـد سالــــها بعـد خــــدا به جبــران تمام دردها و ســــکوتهایم پاداشــــی دهد... پاداشــی بنــام تــــــو!

چه خوش است
راز گفتن
به حریف نکته سنجی

که سخن
نگفته باشی
به سخن رسیده باشد...

۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است


راستی، هیچوقت از خودت پرسیدی قیمت یه روز زندگی چنده؟  تموم روز رو کار می کنیم و آخرشم از زمین و زمان شاکی هستیم که در زندگی خیری ندیدیم!  شما را به خدا تاحالا از خودتون پرسیدید: قیمت یه روز بارونی چنده؟ یه بعدازظهر دلنشین رو چند میخری؟  حاضری برای بو کردن یه بنفشه وحشی دریه صبح بهاری یه اسکناس درشت بدی؟

اینم میدونی که اگه بخوای وقت بزاری

و حتی نصف روزهم بشینی به گل های وحشی که کنار جاده در اومدن نگاه کنی، بوته ها ازت پول نمیگیرن؟

چرا وقتی رعدوبرق میادفرار میکنی؟

می ترسی برقش بگیرتت!؟ نه، اون میخواد ابهتش رو نشونت بده اخه بعضی وقتا یادمون میره چرا بارون میاد!

اینجوری فقط می خواد بگه منم هستم.


فراموش نکن  همین بارون که کلافت می کنه و گاهی غرمیزنی که : اه چه بی موقع شروع شد کاش چطر داشتم

..دلت برای نیم ساعت قدم زدن زیر 

نم نمش لک میزنه.

هیچوقت شده بگی دستت درد نکنه؟

شده از خودت بپرسی چرا تموم وجودشون رو روی سرما گریه میکنن؟

اونقدر که دیگه هیچی برای خودشون نمی مونه؟ ابرارو میگم..

هیچوقت از ابرا تشکرکردی؟

هیچوقت شده از خودت بپرسی که چرا

ذره ذره وجودش رو انرژی میکنه وبه

موجودات زمین می بخشد؟ ماهانه میگیره؟ قردادی کار میکنه؟

برای ساختن یه رنگین کمون قشنگ چقدر انرژی لازمه؟

چرا نیلوفر صبح باز میشه و ظهر بسته میشه؟ بابت این کارش چقدر حقوق میگیره؟  چرا فیش پول بارون ماهانه برای ما نمیاد؟  چرا آبو نمان اکسیژن هوا رو پرداخت نمی کنیم؟

تاحالا شده به خاطر اینکه زیریه درخت

بشینی و به آواز بلبل گوش کنی پول بدی؟  قشنگ ترین سمفونی طبیعت رو میتونی یه شب مهتابی کنار رودخونه گوش کنی؟ 

قیمت بلیتش هم دل تومنه  خودتو به آبو آتیش میزنی که تابلوی گل آفتابگردون رو بخری و بچسبونی به دیوار اتاقت ولی اگه به خودت یکم زحمت بدی، میتونی قشنگ ترین تابلوی گل آفتابگردون رو توی طبیعت ببینی.

گل های آفتابگردون که اگه بارون بخورن نه تنها رنگشون پاک نمیشه بلکه پررنگ ترهم میشن.

توکه همه چییز رو با پول می سنجی تاحالا شده از خدا بپرسی: قیمت یه دست سالم چنده؟  یه چشم بی عیب چقدر می ارزه؟  چقدر باید بابت اشرف مخلوقات بودنم پرداخت کنم؟

قیمت یه سلامتی فابریک چقدره؟

خیلی خنده داره نه ؟..  وخیلی سوال ها مثل این که شاید به ذهن هیچ کدوممون نرسه.. اون وقت تو موجود خاکی اگه یه روز یکی از این دارایی ها روکه داری ازت بگیرن زمین و زمان رو به فحش و بدو بیراه میگیری؟

چی خیال کردی؟

پشت قباله ات که ننوشتن . نه عزیزم خیال کردی.  اینا همه لطفه  همه نعمته که جنابعالی به حساب حق و حقوق خودت میذاری..

تا اونجا که اگه صاحبش بخواد میتونه همه رو آنی ازت پس بگیره.

خدارو میگم..

همون اوستا کریمی که در رحمتش رو به روی هیچ بنده ای نمی بنده.

پروردگاری که هرچی داریم از قدرت اونه.. اینو بدون اگه یه روز فهمیدی قیمت یه لیتر بارون چنده؟ چقدر باید بابت مکالمه روزانه با خدامون پول بدیم؟ اونوقت می فهمی که چرا داری تو این دنیا زندگی می کنی.

قدر خودتو بدون و لطف دوستان و اطرافیانت رو هم دست کم نگیر.

به زندگیت ایمان داشته باش تا بشه تموم قشنگی های دنیا مال تو..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۳۵
rooholla jafary


💐امام حسین علیه السلام فرمودند:


✳️مَن عَبَدَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللهُ فَوقَ أمانِیهِ وَ کفایتِهِی


هر که خدا را، آن‌گونه که سزاوار اوست، بندگی کند، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کند 


(بحار الأنوار، ج 71، ص 183)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۲
rooholla jafary



لحظه دیدار نزدیک است

باز من دیوانه ام، مستم

باز می لرزد، دلم، دستم

باز گویی در جهان دیگری هستم

های ! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ

های ! نپریشی صفای زلفکم را، دست

آبرویم را نریزی، دل

– ای نخورده مست –

لحظه دیدار نزدیک است


** مهدی اخوان ثالث **
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۰۶
rooholla jafary


می گویند: مسجدی می ساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟گفتند: مسجد می سازیم.

 

گفت: برای چه؟ پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا.

 

بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.

 

سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول». ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می کنی؟

 

بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ 

فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۰۸
rooholla jafary


خدای  جانـــــم... 


گاهی پیامی ‌یا نگاهے دلم را میلرزاند ،


نجوای شیطان را میشنوم که کسی اینجـا نیست !


چطور باور کنم وقتی حضورت  را حس میکنم 


در را میبندم به روی  زلیخای نفسم !

و  پر میشوم از تو ......


 و عاشقے  بنده ات را میخری با لبخندی ..

 

دلـــــم گرم مهربانی توست...


مواظب ترم باشــــــــــ.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۳۷
rooholla jafary



✍ ..آیت الله مجتهدی تهرانی (ره): یکی از ثروتمندان مشهد به نام عباسقلی خان، شبی با پسرش که فانوس به دست، جلو حرکت می‏کرد تا در شعاع نور فانوس، پدر دید کافی برای طی مسیر داشته باشد، قدم می‏زد.


🔸وقتی به جلو کاروانسرای خود رسید، به فرزندش گفت: پسرم! در وصیت نامه نوشته ‏ام و به طور شفاهی نیز به تو می‏گویم که وقتی من از دنیا رفتم، این کاروانسرا را خراب کن و یک مدرسه علمیه برای شاگردان امام صادق (علیه السلام) بناکن.


🔸پسرش ضمن پذیرفتن این وصیت، فانوس را به پشت سر پدر برد. در نتیجه پدر او نتوانست مسیر و راهش را درست ببیند؛ از اینرو ایستاد و گفت:


🔸فرزندم! نور باید جلو باشد تا راه روشن کند؛ نور فانوس که پشت سر من است، جلو را روشن نمی‏کند.


🔸فرزندش گفت: ای پدر! اگر نوری از پشت سر انسان بیاید به درد راه نمی ‏خورد؛ پس چرا وصیت می‏کنی که بعدا اینجا را مدرسه کنم؟پدرم! نور قبرت را از قبل بفرست.


🔸پدر او را تحسین کرد و گفت: مرا خوب نصیحت کردی!!!


🔸فردا صبح، پدر چند کارگر آورد و کاروانسرا را تخریب و مدرسه علمیه را بنا نمود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۰۰
rooholla jafary

‌ مادامى که سیب با چوب باریکش به درخت متصل است

همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند,

باد باعث طراوتش میشود 

آب باعث رشدش میشود 

و آفتاب پختگی و کمال میبخشد 

اما 

به محض منقطع شدن از درخت 

و جدایى از "اصل", 

آب باعث گندیدگی

باد باعث پلاسیدگی

و آفتاب باعث پوسیدگی 

و ازبین رفتن طراوتش میشود

مراقب "اصالتمان" باشیم 


که 

انسانیتمان از بین نرود .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۱۷
rooholla jafary

سلام گرم به دوستانی که دم 

 دست هستند

 آدم هایی که عجله ندارند


 "آنها" که همیشه به حرفات«گوش» میدن


"آنها" که هوای گفتگو دارند.

"آنها" که کلمه به کلمه با تو هستند.

 "آنها" که وقتی تلفنی باهاشان حرف می زنی مرتب نمی گویند:«باشه باشه»،که یعنی خداحافظ کنى

 "آنها" که بلند می گویند: دوستت دارم.

جانم در می رود برای "آنها" که نیمه راه نیستند

 نیمه تمام نیستند

 پلاک موقت نیستند

 یک روزه نیستند

"آنها" که مدام هستند

 "آنها" که جنس روابط شان همیشگی است

سلام به "آنها" که  هیچ وقت تمام نمی شوند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۴۲
rooholla jafary