من اگر شاعر شدم تقصیر بانو بوده است...

و شایـد سالــــها بعـد خــــدا به جبــران تمام دردها و ســــکوتهایم پاداشــــی دهد... پاداشــی بنــام تــــــو!

من اگر شاعر شدم تقصیر بانو بوده است...

و شایـد سالــــها بعـد خــــدا به جبــران تمام دردها و ســــکوتهایم پاداشــــی دهد... پاداشــی بنــام تــــــو!

چه خوش است
راز گفتن
به حریف نکته سنجی

که سخن
نگفته باشی
به سخن رسیده باشد...

۱۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

‌ ‌ ‌ 💠من فقط به تماشا نشسته ام...

 یڪ سال گذشت از زمانیکه دعا کردم امسال سال ظهورت باشد...😔

و اخرین روز های سال است و تو.... 


 من برای اومدنت چه کرده ام؟؟!!

 چقدر منتظرت بودم...؟؟😔


📌مگر شیخ صدوق و علامه حلی و شیخ مفید در زمان ظهورت هستند؟ مهم این است انها منتظر ظهورت بودند...

مهم این است که انها زمینه ساز ظهورت بودند و من فکر میکنم که کجای این میدان عشق ایستاده ام.....


🌿وقتی که امام صادق خطابت می کند...

وقتی  که از غیبت شما شکایت کرده و می فرماید: 

دوری ات زمین را بر من تنگ کرده و خواب را از چشمان من ربوده است...


راستی چند وقت است که خواییده ام...

خوابی که سنگینی اش از یادم برده در بیت الله باید حرمت حریم حرم را پاس داشت....!

و همچنان دورم از تو... 


دور دور....فقط بعضی وقتا  دلتنگت می شوم که زودگذر است... 

و همچنان خوابم.... خواب خــــــــــواب.....


فقط بعضی وقتا چشمام باز میشه و دوباره سنگینی گناه و غفلت اونا را می بنده...


اما خودتون می دونید که چقدر محتاج بودنت هستم؟؟؟😥 محتاج نفس های قدسی ات... محتاج نگاهی که فقط از سوی آن بوی ملکوت بلند است....


🙏من برای سال بعد فقط ذره ای از حضورت را میخواهم...


💠اللهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج💠

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۴۳
rooholla jafary



🌺مناجات پایان سال🌺


🌺السَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِه🌺ِ


🌺پایان سال و وقت حساب و کتاب شد .......... پیشانی ام به محضرتان خیس آب شد😓


🌺هر روز با گناه دلت را شکسته ام😭 .......... بین من و تو این همه عصیان حجاب شد


🌺گفتند پای نامۀ ما گریه می کنی😭 .......... حال شما ز دیدن نامه خراب شد😔


🌺با این وجود تا که گره خورد کار من .......... یا صاحب الزمانِ دلم مستجاب شد


🌺این عمر بی وفا و تو هم دیر کرده ای .......... آوای اَلرحیل به جانم عذاب شد😔


🌺امسال هم گدای شب جمعه حرم .......... با یک دعای مادرتان بی حساب شد


🌺ما را بخر عزیز دل شاه کربلا .......... جان کسی که صورتش از خون خضاب شد😭


🌺نازم به بانویی که به معراج قتلگاه .......... در پاسخش نوای الیّ خطاب شد


🌺گودال فوق عرش و تجلی رب آن .......... در پاره حنجر پسر بوتراب شد😭


🌺عمری ست روضه خواندم و باور نمی کنم .......... زینب چگونه وارد بزم شراب شد😰



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۳۶
rooholla jafary


◈❖ رهبرم اخم کند...

❖ قایقی خواهم ساخت...

❖ خواهم انداخت به دریای دل اربابم...

❖ قایق از خشم پر است...

❖ و دل از نفرت تکفیری ها...


❖ قصه ی فهمیده...

❖ باز تکرار کنم؟؟؟

❖ نه دگر این بار دعوا...

❖ به سر سربند نیست...

❖ همه سربندها...  نام یا فاطمه است...


❖ نشود تکرار باز عاشورا...

❖ خیمه ها اینبار جایش امن است...

❖ علم عباس هم...

❖ دست نیکوی گل سرسبد فاطمه است...


◈❖رهبرم خامنه ایست...❖◈

◈❖ رهبرم سید و اولاد علی است...

❖ رهبرم اخم کند...

❖ به خدا مادرتان داغ شما می بیند...


❖ حاج همت رفته....

❖ کاظمی دیگر نیست...

❖ پدرموشک ایران هم رفت...

❖ لیک از عالم غیب... 

❖ باز با ما هستند‌.‌‌.. 

❖ حاج قاسم هم هست...

❖ که سلیمانی کرد همه دنیا را فتح... 


❖ همه ی ما هستیم‌‌

❖ ‌کور خواندید اگر 

❖ باز هم فکر کنید 

❖ که علی تنهاست

❖ نامه های بیعت با مسلم

❖ همه اش ایرانیست

❖ همه با خون خود امضا کردیم

◈❖ خاک پای پسر زهراییم


❖ باز دنیا انگار 

❖ تشنه ی خون شده است

❖ هوس رویش لاله کرده

❖ دور تا دور ضریح عباس

❖ خون شیعه ز گرفتاری تن خسته شده

❖ وقت آنست که آزاد شود از رگ ها


◈❖ رهبرم اخم نکن

❖ به خدا اذن دهی

❖ شیعه با خون خودش میشوید

❖ همه ی لشکر کفر

❖ اینبار نه هفتاد و دو تن بلکه «هفتاد و دو میلیون هستیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۰۸
rooholla jafary

بعضی آدمها مثل برکه می مانند.آرام و با وقار.

سنگشونم که بزنی دلشون برای تو می لرزه وباز صاف نشونت می دهند .

خوبان عالم اینچنینند. 

بدی هم که می بینند دست بدعا می شوند.صدا می زنند یا رحمان،

 بخشایش از توست، بگذر.

الهی جهلشان را ببخش.

خدایا هادی تویی هدایتشان کن.

مهربان خدا، خوبی تماما از توست بر آنان که باید،بتاب تا از پیله بدی رها شوند.

خدایا همه سنگها را برکه کن.

صاف و زلال....

پیرو مهربانی خوبان عالم باشیم.تمام کینه ها را دور بریزیم.بدی ها را ببخشیم.برای هم دعا کنیم واز جنس برکه ،صاف و زلال روحمان را نو کنیم.

Some people are like a lake, their heart beats for you even if you throw a stone at them and then they reflect you smoothly.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۰۹
rooholla jafary


شخصى محضر پیامبر اسلام (ص) مشرف شد. حضرت به او فرمود : آیا مى خواهى تو را به کارى راهنمایى کنم که به وسیله آن داخل بهشت شوى ؟


 مرد پاسخ داد: مى خواهم یا رسول الله ! حضرت فرمود: از آن چه خداوند به تو داده است انفاق کن و به دیگران بده !


 مرد: اگر خود نیازمندتر از دیگران باشم ، چه کنم ؟ فرمود: مظلوم را یارى کن ! 


مرد: اگر خودم ناتوان تر از او باشم ، چه کنم ؟ فرمود: نادانى را راهنمایى کن !


 مرد: اگر خودم نادان تر از او باشم ، چه کنم ؟ فرمود: 

《در این صورت زبانت را جز در موارد خیر نگهدار!》


 سپس رسول خدا فرمود: آیا خوشحال نمى شوى که یکى از این صفات را داشته باشى و به بهشت داخلت نمایند؟   


 ( بحارلانوار: ج 71، ص 296)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۵۲
rooholla jafary

درس_اخلاق


🔸اما مهم ترین، اصلی ترین، عمیق ترین و اریق ترین وظیفۀ زن، مادر شدن است. جامعه را زن تربیت می کند. این هفت سالی که کودک در اختیار او است از هر دانشکده ای قوی تر است.


🔸در طی این هفت سال وقتی زن نماز می خواند، همین که این بچه به زبان می آید، او را کنار سجّاده اش می گذارد و یک مُهر برایش می گذارد و او نمازخوان تربیت می شود.


🔸در شهرهایی از ایران می بینید که اصلاً خانه سالمندان مطرح نیست. خودتان هم برای بسیاری از این شهرها یا روستاها هستید. در آن شهرهایی که سنّتی فکر می کنند اصلاً چنین چیزی مطرح نیست. 


🔸یکی از سادات بزرگوار سنّ فراوانی داشت؛ مسجد، حسینیه و حمام ساخته است. یک وقت نزد من گِله کرد که من هر چه می خواهم از این ها کمک بگیرم که خانۀ سالمندان بسازم به من نمی دهند. گفتم از این مردم تقدیر و تشکر کن. بگو احسنت به شما که حاضر نیستید خانۀ سالمندان داشته باشید. مگر کسی پدر و مادر خودش را خانۀ سالمندان می گذارد؟!


🔸این قصّه را بارها برای دوستان هم گفته ام که در یکی از شهرها که اسمش را نمی برم، کسی به سنّ تقریباً شصت سال رسیده بود؛ بعد از نماز آمد و یک استکان آب دست او بود که شما لب بزنید؛برای مادرم که مریض است. از کجا آمده ای؟ از فلان شهر. خب چنین آدمی که سنّش نزدیک شصت است خب مادرش هم نزدیک نود است. او حاضر نیست مادرش را به خانه سالمندان بدهد. چرا؟ برای این که هفت سال درس عاطفه خوانده است.


🔸وقتی مهد کودک باز شد و عاطفه کم شد و این بچه عاطفۀ پدری و مادری و وِداد و محبّت این ها را نچشید؛ همین که پدر و مادر، سالمند شدند، آن ها را تحویل خانۀ سالمندان می دهد. او عاطفه نچشیده است.عاطفه را که انسان در حوزه و دانشگاه نمی چشد. عاطفه وقتش همان هفت سال است. این که می بینید از مادر کتک می خورد باز به مادر پناهنده می شود، این «فَفِرُّوْا إِلَی اللَّهِ» را به ما نشان می دهد. مگر می شود آدم پدر و مادرش را بدهد خانه سالمندان؟! بله متأسفانه آن شهرهایی که عاطفه کم است و زندگی، ماشینی است، این کار را می کنند؛ اما (إِمَّا یبْلُغَنَّ عِندَک الْکبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کلاَهُمَا فَلَاتَقُل لَهُمَا أُفٍّ وَ لاَتَنْهَرْهُمَا وَ قُل لَهُمَا قَوْلاً کرِیماً ٭ وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ) پر پهن کن و پذیرایی کن! این زندگی برای مادرها است. 


🔸پروراندن جوان متدین از مهم ترین کارهایی است که نه از حوزه بر می آید نه از دانشگاه. یک جوان مهد کودکی را حوزه و دانشگاه شاید بتوانند بپرورند شاید هم نتوانند؛ اما یک جوان تربیت شده که هفت سال در دامان مادر نمازگزار بزرگ شود و هر جا برود راه صحیح را طی می کند از عهدۀ حوزه و دانشگاه بر نمی آید؛ البته حوزه و دانشگاه کمک می کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۵۲
rooholla jafary

وقتی کسی در کنارت هست، خوب نگاهش کن:

به تمام جزئیاتش

به لبخند بین حرف هایش

به سبک ادای کلماتش

به شیوه ی راه رفتنش، نشستنش

به چشم هاش خیره شو

دستهایش را به حافظه ات بسپار

گاهی آدم ها آنقدر سریع میروند که حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند...

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻳﺮ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﻴﻢ ، ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ . . . !

ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ :

ﻳﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺳﺮﺩ ﻏﻨﻴﻤﺖ ﻣﯽﺷﻮﺩ . . . !

ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﺳﺨﺘﻴﻬﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . . ! .

ﺩﯾﺪﻥ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ﻭ ﺁﺷﻨﺎ ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭ ﻏﺮﺑﺖ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽﺷﻮﺩ . . . !

ﻳﮏ ﻋﺰﻳﺰ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺖ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻭ ﻋﺰﯾﺰﻣﯽ ﺷﻮﺩ . . . !

ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺮﻭﺩ ، ﺧﻮﺑﯿﻬﺎﯾﺶ ﻋﯿﺎﻥﻣﯿﺸﻮﺩ . . . !

ﭘﺎﻳﻴﺰ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ٬ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻗﺸﻨﮓ ﻭ ﻗﺸﻨﮓ ﺗﺮﻣﯽ ﺷﻮﺩ . . . !

ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﺯﺍﺩﯼ ،ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﺑﻨﺪ ﺑﺎﺷﯽ ﻏﻨﯿﻤﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ . . . !

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﺸﻮﺩ . . . !

ﯾﮏ ﻟﺒﺨﻨﺪ ، ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﺸﮑﺴﺘﻪ ﺍﯾﯽ ﺭﻭﯾﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ . . . !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۲۵
rooholla jafary

#به_خودت_بیا 


زیادی خوب بودن، خوب نیست

زیادی که خوب باشی دیده نمی شوی ...

می شوی مثل شیشه ای تمیز

کسی شیشه ی تمیز را نمی بیند

همه به جای شیشه، منظره ی بیرون را می بینند

ولی وقتی شیشه کمی بخار بگیرد

وقتی کمی منظره ی بیرون را بد نشان دهد

همه آنرا می بینند

همه سعی می کنند تمیزش کنند

زیادی خوب بودن خوب نیست

زیادی که خوب باشی شکننده تر می شوی

با هر قدرناشناسی دلت ترک بر می دارد

می شکند

تکه های شکسته را در دستانت می گیری

نگاه می کنی به نتیجه ی زیادی خوب بودنت

زیادی خوب بودن، خوب نیست

زیادی که خوب باشی، به زیادی خوب بودنت عادت می کنند!

آنوقت کافیست کمی بد شوی

همه گمان می کنند زیادی بدی



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۳۴
rooholla jafary


💠 نوبت را رعایت کنید! 💠


روزى پیامبر صلى الله علیه و آله در حال استراحت بود، فرزندشان امام حسن علیه السلام آب خواست ، حضرت نیز قدرى شیر دوشید و کاسه شیر را به دست وى داد، 

در این حال ، حسین علیه السلام از جاى خود بلند شد تا شیر را بگیرد، اما رسول خدا صلى الله علیه و آله شیر را به حسن علیه السلام داد.

حضرت فاطمه علیهاالسلام که این منظره را تماشا مى کرد عرض کرد:

- یا رسول الله ! گویا حسن را بیشتر دوست دارى ؟

پاسخ دادند:

- چنین نیست ، علت دفاع من از حسن علیه السلام حق تقدم اوست ، زیرا زودتر آب خواسته بود. باید نوبت را مراعات کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۴۹
rooholla jafary

*آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) :


📩 خیلی مرد می خواهد که دلش را از غیر یاد خدا تهی سازد.


💫 مستاجرهایی که در دلش خانه کرده اند ، همه را بیرون کند.


♻ یک گوشه دل انسان محبّت دنیاست ، یک گوشه دیگرش محبّت خانه ، یک گوشه دیگرش محبّت زن و بچه ، یک گوشه دیگرش محبّت مال و یک گوشه دیگرش محبّت جاه و مقام.


♻ ... هر کس بالاخره یک مستاجرهایی در خانه دل دارد و محبّت هایی در گوشه و کنار دلش هست ،


⭐ مرد آن کسی است که همه این ها را جواب کند.


♠👈 خدا نکند که شیطان هم بیاید و در دل انسان لانه کند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۴۷
rooholla jafary